الصوم لی و انا أجزی به
روزه برای من است و خود، پاداش آن را می دهم.
این فرصت هم تموم شد، چقدر تونستیم غنیمت بشمریمش؟
چقدر از این فرصت استفاده کردیم؟
دیشب که شب آخر بود یا امروز که روز آخره چه حالی داشتی؟
خوشحال بودی یا محزون؟
حزن برای چی؟! فرصتی که رفته و استفاده نکردی؟
یا تموم شدن ماه مهربونی؟
یا ...
هر چی بود، بامعرفت یا بی توجه، تموم شد ...
حالا باید منتظر جزاش باشی، که خدا به خودش فرض کرده!
دوست داری پاداش این روزه داریت چی باشه؟
فکر میکنی جزای این بندگیت چی باشه؟
راستی قرار بود به خودت نمره بدی!
گذشته از پاداشی که فردا بهت میدن! فکر میکنی نمره ات چند شده؟
ناامید نباش ...
مطمئن باش خدا به نمره ات نگاه نمیکنه!
به جود و کرم خودش و نیازت نگاه میکنه،
اون نمره فقط برای اینه که خودت رو بیشتر بشناسی و بدونی چقدر بنده ای،
برای اینه که بدونی از فردا که دیگه اون فرصت طلایی نیست که ازش استفاده کنی، چطور باید از اندک فرصتی که برات فراهم میشه استفاده کنی،
برای اینه که بدونی نقاط ضعفت، حفره ها و روزنه های درونت، کم و کاستی هات چقدره و کجاهاست،
و الا خدا که من و تو رو بهتر از خودمون میشناسه ...
ان شاء الله که بنده های خوبی بوده باشیم و بنده های خوبی بمونیم،
عید بندگیت مبارک ...